سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

جوابی دندان شکن به فتنه گران

بسمه تعالی
نظر به اینکه اخیرا هفته نامه ای وابسته به محافل افراطی در چند شماره پیاپی بادرنوردیدن حریم شرع و قانون در ضمن مطالبی آکنده از جعل و افترا با استناد به تفاوت های میان دو متن منتشر شده از یک سخنرانی حضرت امام خمینی(س)-( در صحیفه نورو صحیفه امام )- اقدام به تشویش اذهان عمومی نموده و با مقاصد خاص سیاسی در صدد تضعیف مرجع قانونی و تنها نهاد ذیصلاح برای اظهارنظر درباره مطالب منتسب به امام خمینی برآمده است. هرچند که اینگونه نشریات  به لحاظ افراط گری و عبور از مرزهای اخلاق و قانون شدیدا در جامعه  منزوی و غیر قابل اعتنا می باشند و خط مشی موسسه نیز بی اعتنایی در مقابل این قبیل نشریات بوده است اما  شبهه افکنی نسبت به اصالت آثار و اسناد بنیانگذار نظام - ولو در سطح محدود- آغازی است بر تحریف های بعدی به ویژه آنکه در این نشریه برای برهم زدن  بنایی که امام خمینی در مورد آثار منتسب به خویش مشخص فرموده اند فراخوان داده شده است. از این رو بیان نکات زیر و روشنگری درباره تفاوت صحیفه نور و صحیفه امام و تفاوت دو متن  از سخنرانی امام(در جمع پاسداران انقلاب اسلامی،قرچک ورامین در تاریخ 4/4/58 )که بهانه نشریه موصوف برای ایراد افترای تحریف به موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام گردیده است ضروری می باشد:
1- متن مندرج  از این سخنرانی در صحیفه امام (ج8 ص 281- از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام )همانند دیگر سخنرانیهای امام عین پیاده شده از نوار سخنرانی امام خمینی است و متن مندرج در صحیفه نور(ج7ص201 از انتشارات سازمان مدارک فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتشار یافته در دو دهه قبل)توام با دخل و تصرف فراوان  می باشد. بخشی که نشریه موصوف ادعای تحریف آن در صحیفه امام را دارد قسمت نخست این سخنرانی است . همزمان با انتشار این اطلاعیه، فایل صوتی این بخش از سخنرانی امام و همچنین دو متن تایپ شده بعنوان سخنرانی امام (مندرج در صحیفه امام) و (مندرج در صحیفه نور)

درپایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران و سایت پرتال امام خمینی  (در دسترس عموم قرار می گیرد.
2- شبهه افکنان با مقایسه تفاوت های این دو متن مدعی شده اند که موسسه تنظیم ونشر آثار امام در متن پیاده شده این سخنرانی در صحیفه امام بطور مکرر بجای کلمات ترکیبی بکار رفته در سخنان امام مانند «قانون خدا» ، «احکام اسلامی» ،  «قانون اسلامی»  فقط کلمه «قانون» را گذاشته است و براساس همین ادعای خلاف واقع ، اتهام تحریف و انواع اتهامات ناروای دیگر را نثار نهاد منصوب امام و گردانندگان  امین آن نموده اند.  درحالی که دقیقا واقعیت خلاف این ادعاست و عبارت مورد نظر در متنی که از سوی موسسه نشر آثار امام منتشر شده است یعنی «صحیفه امام» عینا و بدون هیچگونه تصرف مطابق با سخنان امام است که فرموده اند: «... پس حکم مال قانون است، قانون حکومت می کند در مملکت اسلامی، غیر قانون هیچ حکومتی ندارد» ولی همین عبارت در متنی که سالها قبل از تشکیل موسسه منتشر شده است یعنی «صحیفه نور» چنین درج شده است. «... پس حکم از آن قانون خداست و قانون خدا حکومت می کند. در مملکت اسلامی باید قانون خدا حکومت کند و غیر قانون خدا هیچ چیز حکومتی ندارد» . بنا براین برخلاف ادعای نشریه موصوف، در صحیفه نور در این عبارت کوتاه چهار بار کلمه خدا بعد از کلمه قانون اضافه شده است که در سخنان امام نبوده است. با شنیدن صدای امام و مقایسه دو متن، حقیقت امر به آسانی آشکار می شود که آیا متن صحیفه امام که موسسه منتشر کرده مطابق با صدای امام است یا متن صحیفه نور که نشریه مدعی صحت آن است؟
3- در سه سال قبل از این نیز عین همین ادعای خلاف واقع  در یکی از سایت ها انتشار یافت و بلافاصله توضیحات مفصل و مستند موسسه همراه با نوار سخنرانی امام در آن سایت و همچنین در پایگاه اطلاع رسانی جماران برای مدتی طولانی در معرض دید عموم قرار گرفت. بنابراین طرح دوباره این ادعای خلاف،  قانون شکنی عمدی و نشر اکاذیب به قصد ایراد خدشه در مورد اصالت اسناد و آثار حضرت امام و نهاد منصوب از سوی امام تلقی می شود.
4- جهت افزایش آگاهی خوانندگان محترم به اطلاع می رساند:صحیفه نور مجموعه ای 22 جلدی از سخنرانی ها ، پیام ها و فرامین امام خمینی است که به تدریج از سوی سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد (وقت) در طول حدود 10 سال پس از پیروزی انقلاب به تدریج منتشر شد. انتشار این مجموعه در آن سالها خدمتی بس ارزنده برای جامعه علاقمند به آثار امام محسوب می شد اما به دلیل در اختیار نداشتن نوار همه سخنرانیها و دستخطهای امام ، برخی از اسناد و آثاری که در صحیفه نور منتشر شده است اقتباس از مطالب روزنامه ها و نشریات و منابع متنوع دیگر بوده است و اغلاط، و اشکالات فراوان در این منابع در حدی بود که یادگار حضرت امام طی نامه ای خطاب به امام خمینی با ذکر نمونه هایی از این اشکالات در روزنامه ها و بیان دلایل دیگر، نگرانی خود و دوستان امام نسبت به آینده را مطرح نمودند و خواستار تعبین مرجعی از سوی شخص امام شدند.(شرح نامه یادگار امام  و متن حکم امام را در صحیفه امام جلد 21 صفحه 125ببینید) امام خمینی در تاریخ 17/6/67  طی حکمی این ماموریت را به یادگار خویش واگذار کردند.
یادگار امام در همان  زمان حیات امام (1367)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی را به عنوان تنها مرجع ذیصلاح همیشگی در خصوص انتشار اسناد و آثار حضرت امام تاسیس کرد و در  وصیتنامه خود تکلیف آینده آنرا نیز مشخص نموده است. بدین ترتیب «صحیفه امام» حاصل تلاش ده ساله موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام است که با دقت فراوان و با نظارت مستقیم یادگار و  وصی حضرت امام (در این امر» و پس از رحلت ایشان با نظارت مستقیم فرزند و وصی یادگار امام بر اساس نسخ اصل دستخطها و نوارهای سخنرانیهای امام خمینی (رض) تنظیم گردیده و به صورت یکجا در 22 جلد در سال 1378 با دیباچه رهبر معظم انقلاب اسلامی انتشار یافته است. بنابراین خدشه در اعتبار «صحیفه امام » و استناد به منابع و اسناد  مخدوش( قبل از انتشار صحیفه امام) و دعوت برای تشکیل موسسات و مراکز موازی با نهادی که از سوی امام خمینی تاسیس شده است، علنا مخالفت با نظر صریح امام خمینی و رد حکم 17/6/67 و وصیت نامه ایشان،  و مخالفت با قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام (مصوب  1368  مجلس) می باشد . بدیهی است که با توجه به اهمیت این امر و آسیب ها و خطرات خدشه در سندیت آثار حضرت امام، مراجع قانونی و قضایی با پیگیری های موسسه اجازه چنین تحرکاتی را نخواهند داد.
روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س)

***
کاربران و خوانندگان محترم می توانند دو متن مورد اشاره  را اینجا بخوانید و صدای ان را ( که در بالای همین خبرآمده است )گوش کنید

 متن صحیفه ی امام (جلد8 ص 281)
از انتشارات موسسه تنظیم و نشر امام خمینی (س)

ما موظفیم حالا که جمهورى اسلامى رژیم رسمى ما شده است، همه بر طبق جمهورى اسلامى عمل کنیم. جمهورى اسلامى یعنى رژیم به خواست مردم، و احکامْ احکام اسلام. رژیم به خواست مردم تحقق پیدا کرد و از صد، 99 رأى دادند؛ و الآن رژیم رسمى ما جمهورى اسلامى است. مانده است اینکه احکام، احکام اسلامى بشود. مجردِ بودنِ رژیم اسلامى، این، مقصد نیست. مقصد این است که در حکومت اسلامى اسلام حکومت کند، قانون حکومت کند، اشخاص به رأى خودشان به فکر خودشان حکومت نکنند. رأى ندهند کسانى که خودشان را خیال مى‏کنند صاحب رأى هستند، خودشان را متفکر مى‏دانند، خودشان را روشنفکر مى‏دانند؛ اینها رأى ندهند؛ براى اینکه آراى مردم در مقابل حکم خدا رأى نیست؛ ضلالت است. ما مى‏خواهیم که احکام اسلام در همه جا جریان پیدا بکند و احکام خداى تبارک و تعالى حکومت کند. در اسلام حکومت حکومت قانون است. حتى حکومت رسول اللَّه، حکومت امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- حکومت قانون است. یعنى قانون آنها را سرِ کار آورده است. أَطِیعُوا اللَّهَ و أَطِیعُوا الرَّسُولَ و أُولِى الأَمْرِ مِنکُم «1» حکم خداست. آنها به حکم قانون، واجب الاطاعه هستند. پس حکم مال قانون است؛ قانون حکومت مى‏کند در مملکت اسلامى؛ غیر قانون هیچ حکومتى ندارد.
اگر رئیس جمهور در مملکت اسلامى وجود پیدا بکند، باز قانون آن را رئیس جمهور مى‏کند با رأى عموم؛ که در رأى عموم رأى فقیه هم هست. و یا نصب فقیه، که همان نصبِ اللَّه است، قانون است که حکمفرماست در همه جا. هیچ جا در حکومت اسلامى نمى‏بینید که یک خودسرى باشد، یک اعمال رأى باشد. حتى رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله- رأیى نداشتند. رأى، رأى قرآن بوده است، وحى بوده است. هر چه مى‏فرموده است از وحى سرچشمه مى‏گرفته است: و مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوى. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحى‏. عَلَّمَهُ شَدِیدُ القُوى «1» و همین طور حکومتهایى که حکومت اسلامى هستند آنها تابع قانونند، رأى آنها قانون است. حکومت، حکومت اللَّه است، حکومت قانون است.

****
متن صحیفه نور
جلد هفت ص  دویست و یک صحیفه نور
از انتشارات سازمان مدارک فرهنگی وزارت ارشاد
ما موظفیم حالا که جمهوری اسلامی رژیم رسمی ما شده است همه طبق جمهوری اسلامی عمل کنیم. جمهوری اسلامی یعنی اینکه رژیم به احکام اسلامی و به خواست مردم عمل کند و الان رژیم رسمی ما جمهوری اسلام است و فقط مانده است که احکام،همه احکام اسلامی بشود. مجرد بودن رژیم اسلامی مقصود نیست، مقصود این است که در حکومت اسلام، اسلام و قانون اسلام حکومت کند، اشخاص برای خودشان و به فکر خودشان حکومت نکنند. ما می خواهیم احکام اسلام در همه جا جریان پیدا کند و احکام خدای تبارک و تعالی حکومت کند. در اسلام حکومت، حکومت قانون، حتی حکومت رسول الله و حکومت امیر المومنین حکومت قانون است یعنی قانون  خدا آنها را تعیین کرده است، آنها به حکم قانون واجب الاطاعه هستند پس حکم از آن قانون خداست و قانون خدا حکومت می کند. در مملکت اسلامی باید قانون خدا حکوت کند و غیر قانون خدا هیچ چیز حکومتی ندارد. اگر رئیس جمهوری در مملکت اسلامی وجود پیدا بکند، این اسلام است که او را رئیس جمهور می کند، قانون خداست که حکمفرماست. در هیچ جا در حکومت اسلامی نمی بینید که خودسری باشد حتی رسول الله از خودشان رایی نداشتند، رای قرآن بوده است،وحی بوده ،هر چه می فرموده از وحی سرچشمه می گرفته است و از روی هوا و هوس سخن نمی گفتند و همین طور حکومت هایی که حکومت اسلامی هستند آنها تابع قانونند، رای آنها قانون اسلامی است و حکومت شان حکومت الله.